خوشه

این جا قصه بر عکس است

۳۵ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
به یک صحافی نیاز دارم
برای شیرازه دلم
برای محکم شدن
  • ۰
  • ۰

زمان ها یکسان می گذرد

غفلت هایمان

متفاوت است

  • ۰
  • ۰
به یک ابراهیم نیاز دارم
برای بت بزرگ درونم
برای کوه گناه
  • ۱
  • ۰

اما امروزه که در این شرایط مذاکراتی صورت گرفت و متن نهایی هم تهیه شده و تنها منتظر تأیید مجالس ایران و آمریکا هستیم، باید متوجه باشیم که هر نوع قید و بندی که باعث شود این یهود و نصاری در مملکت اسلامی نفوذ پیدا کنند و بتوانند بر مردم مسلمان حتی کمترین میزان تسلطی پیدا کنند، نباید در متن توافق نامه بیاید. و نباید از طرف ایرانی قبول شود. چرا که این ها با اصول اسلامی و قرآنی و روایی هرگز سازگاری ندارد.

در کنار این نکته باید متذکر شویم که هرگز نباید مسائل مختلف باهم خلط و اشتباه شود. توافق بر سر یک سری مسائل با ویژگی یاد شده هر گز نباید باعث شود که ما خوی استکبار ستیزی که یک اخلاق برآمده از فرهنگ قرآنی است را فراموش کنیم. ما نباید هرگز مرگ بر آمریکا ها و مرگ بر اسرائیل ها را فراموش کنیم.

اما نکته اهم این است که امام خمینی رحمت الله علیه با ارائه یک خط روشن برای سنجش اعمال در قبال آمریکایی ها فرمودند اگر دشمن از کارتان راضی بود بدانید اشتباه است. این جمله، از جملات معروفی است که از ایشان نقل شده. و بسیار راهبردی و کرابردی است. در نتیجه مذاکرات هم باید نظر کنیم و ببینیم که دشمنان چه می گویند؟

آن چه که در حال حاضر شنیده شده و می بینیم این است که راضی بوده و هستند. بنده اصلا کاری به جناح ها و نظرات سیاسیون ندارم. آن چه برای من مهم است این است که در حال حاضر اوباما، کری، و تعدادی از مخالفین مذاکره در کنگره آمریکا از این مذاکره راضی و حتی بعضی از آن ها این مذاکره را بالاتر از حد تصور می دانند. و این چراغ قرمز و چراغ خطری است برای ما که حواسمان باشد راهی که رفته ایم قدری کج بوده است.

تا عید فطر نظر بنده همین است.

  • ۰
  • ۰

این روز ها که بحث از مذاکرات دیگر خیلی بالا گرفته است. آن قدر که نقل و نبات هر مجلسی شده است مذاکره. ابتدا در مورد اصل مذاکره کردن بگویم.

5+1 که در رأس آن ها کشور آمریکا است یک سری خصوصیات خاص خود را دارد. اول آن که آمریکا یک دولت مستکبر است و قطعا کسی در این امر شکی ندارد. از طرفی کسی هم شک ندارد که بزرگترین دروغ گوی جهان همین آمریکاست. و از سوی دیگر همه می دانیم که این کشور اگر یهودی نباشد نصاری هست. و اگر هر کدام از این دو باشد قطعا مشرک هستند. با توجه به این ها به چند آیه از قرآن اشاره می کنم.

خداوند کریم در قرآن کریم می فرماید لاَ جَرَمَ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ به این معنی که شک نیست که خداوند آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشکار مى‏سازند مى‏داند و او مستکبرین را دوست ندارد. در نتیجه کسی که حب خداوند به او تعلق نگرفته است قطعا بغض خداوند به او تعلق گرفته است. و مذاکره ای که بخواهد موجب راه پیدا کردن مغضوبین خداوند به مملکت اسلامی و تسلط آن ها ولو به مقدار کم بر مسلمانان شود مورد رضای خداوند نیست.

خداوند در جای دیگر می فرماید فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ به این معنا که از دروغگویان تبعیت نکن. در این شرایط که مذاکره ای بخواهد صورت بگیرد و موجب شود که ما بنابه آنچه که در متن مذاکره مطرح شده است و از طرف دروغ گویی بزرگ به نام آمریکا انشاء شده است عمل کنیم، همین مقدار هم اطاعت و تبعیت می شود. و این هم قطعا مورد رضای خداوند نیست.

خداوند متعال در جای دیگری از قرآن می فرماید یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ به این معنا که اى کسانى که ایمان آورده‏اید یهود و نصارى را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضى از آنان دوستان بعضى دیگرندو در جای دیگر می فرماید وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ به این معنا که و هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضى نمى‏شوند مگر آنکه از کیش آنان پیروى کن. و این دو آیه اشاره دارد به این که در برابر خواسته های آن ها نباید کوتاه آمد چون اگر کوتاه بیاییم باز هم خواسته های دیگری مطرح می کنند که در نتیجه به جایی می رسند که می خواهند اسلام را کنار بگذاریم. این هدف شومی است که آن ها دنبال می کنند.

بنابر آیات فوق مذاکره با این گروه قطعا مخالف منطق قرآنی و اسلامی است. اما سؤال این است که آیا هیچ گاه ما نباید با این ها مذاکره ای داشته باشیم؟ یعنی هیچ نوع رابطه ای با این گروه نباید برقرار کنیم؟  اگر این طور است پس مذاکره رسول اکرم در زمانی که به مدینه رفته بودند با قبائل یهود و نصاری و یا مذاکره با مشرکین مکه قبل از فتح مکه چه می شود؟

این سؤال بسیار سؤال دقیقی است اما پاسخ این است که شریعت اسلامی از دو منبع دریافت میشود قرآن و سنت. با توجه به سیره رسول اکرم در این موضوع می توانیم به این نتیجه برسیم که زمانی مذاکره می تواند صورت بگیرد که رهبر جامعه اسلامی صلاح بداند که چنین چیزی صحیح است. و در این حالت باید عزت و آبروی ملت مسلمان حفظ شود. به همین خاطر بود که مذاکره در زمان امیر مؤمنان هم صورت گرفت در زمان امام حسن هم صورت گرفت. چون این بزرگواران رهبر جامعه اسلامی بودند.

اما نکته دیگری که مهم می باشد این است که در چنین حالتی نباید افراد خودسرانه وارد مذاکرات شوند و یا رهبر جامعه را مجبور به حکم شدن یک فرد خاص بکنند. چنان چه در مورد امیر مؤمنان چنین اتفاق اشتباهی افتاد و ابوموسی اشعری را به امام قبولاندند.

ادامه در پست بعد