سمباده

اگر خودمان را صاف نکنیم

لا جرم 

صاحب خانه به تنمان سمباده می کشد

مثلا با آتش یا بخوان سرب داغ

معامله

فریب خورده کسی است

که مزرعه ای از گندم را به دانه ی سیاه گندم

بفروشد

(مثلا بهشت را به گناه)

داستان یک رهگذر

عراقی: سلام

مغازه دار: علیک السلام

عراقی: نوشابه پپسی دارید؟

مغازه دار: نه نمیاریم

عراقی: چرا؟ مگه مشکلی داره؟

مغازه دار: اکثر مشتری های ما طلبه های مدرسه کنار هستن...اون ها پپسی رو نمیخرن چون اون رو کالای اسراییلی میدونن

عراقی: ( با تعجب بسیار) اسراییلی؟ اتفاقا ما در عراق به خاطر این که پشت نوشابه پپسی نوشته شده ساخت ایران اون رو میخریم و دیگه تحقیق نمیکنیم که آیا مشکلی داره یا نه...چون ایرانیه مطمئنیم

مغازه دار خطاب به بنده: واقعا مشکل داره؟ میگه توی ایران ساخته میشه پس ایرادی نداره دیگه...

بنده: تحت لیسانسه و بابت اون باید به شرکت اصلی و صاحب امتیاز پول بده لذا کمک به اسراییله

.

.

.

.

همه این صحبت ها ترجمه مکالمه چند دقیقه پیشی بود که یک رهگذر داشت

ما یعنی مملکت اسلامی ایران، چه بخواهیم و چه نخواهیم در ریز ترین امور هم الگوییم...ولی خودمان متوجه نیستیم

لا یمکن الفرار

هنوز آدم نشدیم

تازه بعد از آدم شدن

هبوط مانده

توبه مانده

کربلا مانده

و انا عبدک الضعیف

ضعیفیم

یعنی با کوچکترین مثال خدا هم

میمیریم

پ.ن: إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ